قطار معروفترین سلسلهی دوربینهای DSLR به ایستگاه چهارم رسید و کانن بالاخره بعد از گذشت بیش از ۴ سال از ارائهی ۵D Mark III دوربین ۵D Mark IV را در آگوست سال ۲۰۱۶ میلادی معرفیکرد. حالا چند ماهی است که از ارائهی این دوربین میگذرد و میتوان بعد از گذشت هیجانات اولیه (و البته نقدهای شدید) به شکلی منطقیتر این دوربین را مورد نقد و بررسی قرارداد.
در این مطلب سعی داریم تا با معرفی ویژگیها و امکانات مهم این دوربین، که با ارائهی نتایج برخی تستها از سایتهای معتبر تست دوربین و لنز همراه است، خریداران احتمالی این دوربین را در انتخابی آگاهانهتر کمک کنیم و البته، عاشقان عکاسی و دوربینهای عکاسی را با آخرین رهآورد کانن در زمینهی ساخت دوربینهای DSLR بیشتر آشنا گردانیم.
کسانی که مطالب قبلی بنده در بررسی و مقایسهی دوربینهای دیجیتال را مطالعه کردهاند به خوبی با ساختار ارائهی اطلاعات در مقالات بنده آشنا هستند. در این مطلب هم مثل همیشه برای آنکه در مورد دوربین مورد بحث به سرعت اطلاعات کافی را بدستآورید، تمام مشخصات مهم دوربین ۵D Mark IV را در جدول زیر آوردهام.
بررسی دوربین Canon 5D Mark IV
کیفیت عکسها
بهتر است از مهمترین مشخصهی هر دوربین عکاسی شروع کنیم. کیفیت عکسهای ۵D جدید چطور است؟ در یک کلام، خیلی خوب! تفاوت بین Mark II و Mark III از لحاظ رزولوشن تصویر و کیفیت عکسها خیلی قابلتوجه نبود و کانن در دوربین چهارم دیگر نمیخواست (و نمیتوانست!) هوادارانش را از این لحاظ ناامیدکند. سنسور تصویر ۵D Mark IV با ارتقای ۸ مگاپیکسلی نسبت به Mark III به ۳۰ مگاپیکسل رسیدهاست که میتواند به ثبت جزئیات بیشتر در عکسها کمک شایانیکند.
متأسفانه، کانن همچنان در این دوربین هم اصرار داشته که فیلتر Low Pass را حفظکند. این فیلتر جلوی سنسور تصویر قرارمیگیرد و کارش این است که مشکل Moire و Aliasing (که زمانی رخ میدهد که جزئیات در صحنهی عکاسی آنقدر باشد که دوربین نتواند با میزان تراکم پیکسلی موجود آن را ثبتکند) در عکسها (و البته فیلمها) را تا حد امکان کاهشدهد. نوع عملکرد این فیلتر به گونهای است که باعث میشود کمی از جزئیات و شارپنس عکسها کاسته شود. استفاده از سنسورهای تصویر با رزولوشن بالا در دوربینهای دیجیتال امروزی، چند سالی است که دو شرکت سونی و نیکون را مجاب کرده که این فیلتر را از جلوی سنسور تصویر دوربینهای خود حذفکنند تا کاربران این دوربینها بیشتر بتوانند از قدرت سنسور تصویر برای خلق عکسهایی شارپتر بهرهببرند؛ اما کانن همچنان به استفاده از این فیلتر در دوربینهای جدیدش ادامه میدهد و تنها در ۵DSR اثر این فیلتر را با کمک فیلتری دیگر حذفکرد. البته، میتوان حدس زد که نگهداشتن این فیلتر در Mark IV بیشتر بخاطر حذف اثر Moire در فیلمهای این دوربین بوده (و نه عکسها)، چراکه خیلیها دوربینهای سری ۵D کانن را با کیفیت فیلمبرداری بسیار خوب آنها میشناسند و کانن نمیخواهد این تصویر ذهنی را مخدوشکند.
به هرحال، بجز افزایش رزولوشن تصویر، یک بهبود بسیار مهم دیگر هم در سنسور تصویر این دوربین رخداده که مدتها بود دوستداران دوربینهای کانن انتظار آن را میکشیدند و آن افزایش دامنهی دینامیک در عکسهای خام این دوربین است. دامنهی دینامیک بیشتر بدین معنی است که این دوربین میتواند در عکسهای خام اطلاعات بیشتری را در سایه روشنها ثبتکند تا در صورت نیاز، عکاس بتواند در نرمافزارهای ویرایش عکسهای خام (نظیر Adobe Lightroom) جزئیات در سایه روشنها را بدون افت کیفیت عکس و افزایش چشمگیر نویز بازیابیکند. این امکان بخصوص برای عکاسان منظره بسیار مهم است و برای خیلیها یکی از معیارهای مهم انتخاب دوربین بحساب میآید.
طبق آزمایشهای انجامشده توسط شرکت معتبر تست دوربین و لنز، DXOMark، سنسور تصویر دوربین ۵D Mark IV در ISO پایهی خود (ISO 100) دارای دامنهی دینامیک ۱۳٫۶ استاپی است که ۲ استاپ کامل بیشتر از دوربین قبلی (۵D Mark III) است. هرچند که این میزان دامنهی دینامیک هیچ رکوردی را نمیشکند و حتی از برخی دوربینهای سایز APS-C (نظیر نیکون D5500) هم پایینتر است؛ اما این پیشرفت برای کانن قابلملاحظه است و نشان میدهد که این شرکت درصدد کمکردن فاصلهی خود با دیگر رقیبان (بخصوص نیکون و سونی) است.
در زمینهی دامنهی دینامیک، سایت DXOMark.com، نیکون D810 را با دامنهی دینامیک فوقالعادهی ۱۴٫۹ استاپ در ISO پایهی ۶۴ به عنوان پادشاه دامنهی دینامیک معرفی میکند. در تصویر زیر میتوانید مقایسهی عملکرد این دوربین را با دوربین جدید کانن ۵D Mark IV ببینید.
همانطور که در تصویر بالا مشاهده میکنید، برتری دوربین نیکون D810 در دامنهی دینامیک بالاتر تقریباً تا ISO 400 حفظ میشود، اما بعد از آن، ۵D Mark IV به شکل محسوسی از D810 پیش میافتد و در تمام حساسیتهای ISO بعد از ۴۰۰ برتری خود را حفظ میکند. این نمودار بخوبی نشان میدهد که سنسور بکاررفته در دوربین جدید کانن تا چه حد پیشرفت داشته و بر خلاف گذشته، حالا میتواند با بهترینهای نیکون و سونی رقابتکند.
با شدت کمتری، همین پیشرفت در بهبود دامنهی دینامیک را در کاهش میزان نویز در تصاویر این دوربین هم میتوان دید. نمودار زیر نشاندهندهی میزان نسبت سیگنال به نویز در حساسیتهای مختلف دو دوربین ۵D Mark III و Mark IV است. هر چه نسبت سیگنال (فاکتور مطلوب) به نویز (فاکتور نامطلوب) بیشتر باشد، نویز کمتری در عکسها ایجاد میشود. بنابراین، در نمودار زیر، هر چه نسبت سیگنال به نویز که با واحد دسیبل (db) نشانداده میشود برای هر دوربین بیشتر باشد، عملکرد آن دوربین بهتر بوده و تصاویر آن نویز کمتری دارد.
از لحاظ میزان نویز در تصاویر، دو دوربین نیکون D810 و ۵D Mark IV تقریباً برابر هستند (تصویر زیر) و بجز ISO پایهی ۶۴ که در دوربین نیکون به صوت Native وجود دارد و یک استاپ کمتر از ISO 100 دوربین کانن است، در دیگر حساسیتهای ISO، دو دوربین نسبت سیگنال به نویز بسیار نزدیک و تقریباً برابری را ارئه میدهند.
البته، با درنظرگرفتن اینکه دوربین D810 نیکون ۶ مگاپیکسل رزولوشن بالاتری دارد و در نتیجه میتوان کمی از جزئیات تصویر را برای از بین بردن نویز ازدستداد و همچنان تصاویری با کیفیت (رزولوشن) عکسهای دوربین کانن را بدستآورد، میتوان گفت که در زمینهی نویز، همچنان دوربین نیکون D810 دست برتر را دارد؛ هرچند که این برتری برای خیلیها ممکن است تعیینکننده نباشد.
تقریباً همین وضعیت در مقایسهی ۵D Mark IV و Sony A7r II هم دیده میشود. بجز ISO 100 و ISO 200 که در آنها دوربین سونی میزان نویز کمتری دارد، در باقی حساسیتهای ISO، دو دوربین عملکردی تقریباً یکسان دارند؛ اما همانند D810 نیکون، سنسور دوربین سونی هم دارای رزولوشن بالاتری است (۱۲ مگاپیکسل بیشتر) و برابری میزان نویز در تصاویر دو دوربین دقیقاً به همان دلیلی که در بالا ذکر کردم حاکی از برتری A7r II دارد.
حالا که دو مشخصهی دامنهی دینامیک و میزان نویز در تصاویر این دوربین را بررسی و با رقبایش مقایسه کردیم، میتوانیم سنسور تصویر جدید Mark IV را از لحاظ افزایش قابلانتظاری که در شارپنس عکسها ایجاد میکند هم بررسی و با دوربین Mark III مقایسهکنیم. برای این کار هم از تستهایی که سایت DXOMark.com انجامدادهاست استفاده خواهیمکرد. این سایت با قراردادن لنزهای مختلف بر روی یک دوربین، میزان شارپنس لنزها را با معیار مگاپیکسل ادراکی (Perceptual Megapixel) میسنجد. مگاپیکسل ادراکی میزان جزئیات واقعی و شارپنسی است که از ترکیب یک لنز و دوربین بدست میآید. هرچند که این معیار برای نشاندادن کیفیت اُپتیکی لنز بکارمیرود، اما سنسور تصویر دوربین هم در آن تأثیرگذار است. این را میتوان از نتایج متفاوتی که قراردادن یک لنز ثابت بر روی دوربینهای مختلف با رزولوشن تصویر یکسان بدستمیدهد متوجه شد. تصویر زیر میزان مگاپیکسل ادراکی بدستآمده از قراردادن سه لنز مختلف بر روی دو دوربین Mark III و Mark IV را نشان میدهد.
همانطور که انتظار میرفت، افزایش ۸ مگاپیکسلی رزولوشن تصویر در دوربین جدید باعث افزایش شارپنس عکسهای بدستآمده از آن شدهاست؛ اما نکتهی جالبی که در اینجا وجود دارد این است که تفاوت شارپنس در این دو دوربین در این تست به اندازهی ۸ مگاپیکسلی که به رزولوشن سنسور تصویر Mark IV اضافه شده نیست! بیشترین اختلاف در شارپنس بین این دو دوربین زمانی حاصل میشود که از لنز Canon EF 35mm f/1.4 II USM استفادهکنید. با این لنز، دوربین Mark IV حدود ۶ مگاپیکسل جزئیات و شارپنس بیشتری را نسبت به Mark III ارائه میدهد که رقم قابلتوجهای است. بنابراین، صِرف افزایش رزولوشن سنسور تصویر نمیتواند تضمینی بر افزایش چشمگیر جزئیات قابل ثبت با یک دوربین باشد! برای رسیدن به جزئیات و شارپنسی که تا حد امکان به رزولوشن سنسور تصویر نزدیک باشد باید از لنزهای باکیفیت اُپتیکی بالا نیز بهرهبرد و این نشاندهندهی اهمیت لنز در عکاسی است.
از مطالبی که در مورد کیفیت عکسهای ۵D Mark IV در اینجا مطرح شد میتوان نتیجه گرفت که سنسور تصویر دوربین جدید به نسبت ۵D Mark III پیشرفت قابلملاحظهای بخصوص از لحاظ دامنهی دینامیک را داشتهاست و این یعنی خرید دوربین Mark IV برای دارندگان کُنونی Mark III که بهدنبال کیفیت بالاتر و رزولوشن بیشتر در عکسهایشان هستند منطقی مینماید. البته، منتقدان کانن (و بخصوص ۵D Mark IV) این پیشرفت را از زاویهی دیگری میبینند: کانن در جدیدترین دوربین خود (که طبق روال معمول این شرکت حداقل تا ۳ سال آینده جایگزینی نخواهدداشت) همچنان از دوربینهای قدیمیتر نیکون و سونی عقب است! به احتمال فراوان در سال آیندهی میلادی نیکون جایگزین دوربین D810 را معرفی خواهدکرد که خیلیها انتظار دارند این دوربین مجهز به سنسور تصویر ۴۲ مگاپیکسلی و عملکردی بهتر از لحاظ دامنهی دینامیک و نویز در تصاویر باشد و این یعنی اختلاف بین نمایندهی نیکون (D810) و رقیب کاننیاش که با ارائهی ۵D Mark IV تا حد زیادی کم شدهبود ممکن است دوباره با ارائهی دوربین جدید نیکون افزایش یابد!
در این قسمت به طور کامل به سیستم فوکوس خودکار Mark IV از منظرهیاب و در حالت live view خواهیم پرداخت.
سیستم فوکوس خودکار از منظرهیاب
اگر جدول مشخصات ۵D Mark IV را در قسمت اول این مطلب خوانده باشید، احتمالاً متوجه شدهاید که از لحاظ تعداد نقاط فوکوس و نوع آنها، سیستم فوکوس خودکار Mark IV بسیار شبیه ۱D X Mark II و همینطور ۵D Mark III است. هرسه این دوربینها دارای ۶۱ نقطهی فوکوس خودکار هستند که ۴۱ نقطه آنها از نوع Cross-type است. پنج نقطهی میانی که به صورت عمودی قرار دارند از نوع Dual cross-type بوده و دقت بسیار بالایی دارند؛ اما برای بهرهمندی از آنها باید از لنزهایی با دیافراگم f/2.8 یا سریعتر استفاده کنید. اما تفاوت بین سیستم فوکوس خودکار Mark IV و Mark III در این است که این ۶۱ نقطهی فوکوس خودکار در ۵D Mark IV قسمت وسیعتری از فریم را (در جهت عمودی) پوشش میدهند. همچنین دوربین Mark IV دارای سیستم نورسنجی خودکار رنگی ۱۵۰ هزارپیکسلی است که میتواند در عمل فوکوس دنبالکننده (Tracking) و فوکوس از طریق تشخیص چهره به سیستم فوکوس خودکار دوربین کمک فراوانی کند.
از لحاظ سرعت و دقت فوکوس خودکار، ۵D Mark IV ناامیدتان نمیکند. در واقع سیستم فوکوس خودکار این دوربین بسیار شبیه سیستمی است که در DSLR پرچمدار کانن، EOS-1D X Mark II بکار رفته است. بنابراین، میتوانید مطمئن باشید که بهترین و پیشرفتهترین سیستم فوکوس خودکاری که کانن تابحال ارائهدادهاست را در اختیار دارید. وجود سیستم نورسنجی خودکار رنگی ۱۵۰ هزارپیکسلی باعثشده که فوکوس از طریق تشخیص چهره از طریق منظرهیاب اُپتیکال هم در این دوربین امکانپذیر شود و Mark IV از این لحاظ عملکرد بسیار خوبی دارد.
اما از لحاظ فوکوس خودکار دنبالکننده که کانن از آن با عنوان iTR نام میبرد، عملکرد ۵D Mark IV بینقص نیست. فوکوس دنبالکننده بدین معنی است که شما با یکبار قفلکردن فوکوس بر روی سوژه به دوربین این فرمان را میدهید که خودش به صورت خودکار حرکت سوژه را در قاب دنبالکند و با تغییر نقاط فوکوس خودکار، همواره سوژه را در فوکوس نگاه دارد. تفاوت این نوع فوکوسکردن (iTR) با فوکوس پیوسته (که کانن از آن با عنوان AI Servo نام میبرد) در این است که دیگر نیاز نیست قاببندی عکستان را برای اینکه نقطهی فوکوس انتخابی شما بر روی سوژه باقی بماند تغییر دهید. طبق تستهایی که DPReview انجام داده است، فوکوس خودکار دنبالکنندهی ۵D Mark IV هرچند که میتواند در مواردی که پسزمینهی شلوغی وجود نداشته باشد بخوبی سوژه را دنبال کند؛ اما در هنگامی که پشتزمینه کمی شلوغ شود دچار مشکل شده و ممکن است سوژه را گم کند. در کل، این منبع معتبر نقد دوربین سیستم فوکوس دنبالکننده نیکون (۳D Tracking) را در دنبالکردن سوژه موفقتر ارزیابی میکند. کارشناسان این وبسایت مطرح معتقدند که نیکون در سیستم فوکوس خودکار خود از الگوریتم پیشرفتهتری برای تشخیص و دنبالکردن سوژه استفاده میکند.
به هر ترتیب، فوکوس خودکار دنبالکننده تنها یکی از انواع فوکوس خودکار دوربین ۵D Mark IV است. این دوربین دارای امکانات و گزینههای مختلفی برای کنترل و شخصیسازی سیستم فوکوس خود میباشد و برای تسلط کامل بر آن باید کمی وقت بگذارید و گزینههای مختلف آن را امتحان کنید.
سیستم فوکوس خودکار در Live View
یکی از ویژگیهای منحصربهفردی که DSLRهای جدید کانن را از رقیبانش متمایز کرده استفاده از سیستم فوکوس خودکار تشخیص فاز در حالت نمای زنده یا Live View است. کانن دو سیستم فوکوس خودکار تشخیص فاز بر روی سنسور تصویر دارد؛ اولی سیستم Hybrid CMOS AF است که برای فوکوس کردن از ترکیب روشهای تشخیص فاز و تشخیص کنتراست بهره میبرد و بیشتر در دوربینهای سطح متوسط و مبتدی کانن (مانند ۷۵۰D و ۷۶۰D) مورد استفاده قرارگرفته است. دومین سیستم فوکوس خودکار Dual Pixel CMOS AF است که برای اولین بار بر روی دوربین ۷۰D قرارگرفت و همه را شگفتزدهکرد. بعد از آن کانن در ۷D Mark II و ۸۰D هم از نسخههای بروزشدهی این سیستم فوکوس فوقالعاده استفادهکرد و حالا در ۵D Mark IV، آخرین بروزرسانی از سیستم فوکوس خودکار Dual Pixel CMOS AF کانن قرار داده شده است.
نحوهی عملکرد این سیستم فوکوس خودکار به صورت خلاصه اینگونه است که تقریباً هر پیکسل بر روی سنسور تصویر به دو بخش چپ و راست تقسیم شده و هر کدام نور را تنها از یک طرف لنز دریافت میکنند. بدینترتیب تقریباً هر پیکسل بر روی سنسور تصویر میتواند نقش یک نقطهی فوکوس خودکار از نوع تشخیص فاز را ایفا کند! این عملکرد باعث میشود که عکاس بتواند در حالت Live View هم به سرعت و دقت و با امکان انتخاب هر ناحیهای از قاب، فوکوس خودکار از نوع تشخیص فاز انجام دهد. هرچند که این سیستم فوکوس برای عکاسی بسیار کارآمد و دقیق است؛ اما مهمترین کاربرد آن در هنگام فیلمبرداری است که در قسمت بررسی امکانات فیلمبرداری Mark IV مفصل به کاربرد آن میپردازیم. در اینجا بیشتر تأثیر این سیستم فوکوس خودکار در عکاسی را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
فوکوسکردن در حالت Live View در۵D Mark IV آنقدر خوب و لذتبخش است که هر عکاسی را مشتاق به انجام آن میکند. وجود صفحه نمایش لمسی بسیار باکیفیت در ترکیب با این سیستم فوکوس، عمل فوکوسکردن را به راحتی لمسکردن سوژه بر روی LCD دوربین کردهاست. این امکان پیشتر در دوربین ۸۰D هم قرار داده شده بود؛ اما برای اولین بار، با استفاده از سیستم فوکوس خودکار Dual Pixel کانن در دوربین ۵D Mark IV میتوانید در مد عکاسی هم فوکوس دنبالکننده (Tracking) را تجربه کنید. جالب اینجاست که بر اساس تست DPReview فوکوس دنبالکننده Mark IV در حالت Live View حتی از حالت فوکوس خودکار دنبالکننده از منظرهیاب هم بهتر است! احتمالاً امکان دیدن صحنهی عکاسی با رزولوشن ۳۰ مگاپیکسل (در مقابل ۱۵۰ هزارپیکسل در حالت فوکوس از منظرهیاب) به سیستم فوکوس دوربین کمک فراوانی میکند تا بتواند سوژه را تشخیص داده و خیلی دقیق آن را در قاب تصویر دنبال کند.
فوکوس خودکار Mark IV در حالت Live View امکان تشخیص چهره را هم دارد و در عکسهای دستهجمعی میتوانید براحتی با حرکتدادن جویاستیک پشت دوربین از میان چهرههایی که دوربین تشخیص داده چهره مورد نظر خود را انتخاب کنید. در کل، سیستم فوکوس خودکار ۵D Mark IV در حالت Live View آنقدر خوب و قابلاطمینان است که شاید وسوسه شوید بیشتر عکسهایتان را در حالت Live View بگیرید؛ اما باید در نظر داشته باشید که عکاسی در این حالت به سرعت شارژ باتری را خالی میکند و بر اساس اندازهگیری CIPA در حالت Live View باتری Mark IV تنها برای حدود ۳۰۰ عکس دوام خواهد آورد. یک مسئلهی دیگر نبود نمایشگر LCD چرخان در این دوربین است که با توجه به صفحهی نمایش لمسی و سیستم فوکوس فوقالعاده Mark IV در Live View جای خالیاش بیشتر احساس میشود. اگر LCD این دوربین قابلیت چرخش را داشت هم برای عکاسی و هم برای فیلمبرداری از زوایای خیلی پایین یا خیلی بالا دیگر مشکلی نداشتید.
کیفیت و امکانات فیلمبرداری
کانن با ۵D Mark II انقلابی را در فیلمسازی مستقل و بسیاری از گونههای دیگر تصویری به وجود آورد. آن دوربین میتوانست با کیفیت Full HD با امکان ایجاد عمق میدان کم، تصویری سینمایی را خلق کند که تا قبل از آن باید هزینهی بالایی برایش صرف میشد. در ۵D Mark III امکانات و کیفیت فیلمبرداری سری ۵D بهبود بخشیده شد و Mark III به یکی از محبوبترین دوربینها برای ساخت فیلمهای مستقل کوتاه و حتی سینمایی و تلویزیونی، موزیک ویدئوها، برنامههای تلویزیونی، مستند و غیره تبدیل شد. در فاصلهای که بعد از ارائهی Mark III برای نسخهی بعدی ۵D افتاد، دیگر سازندگان دوربین با ارائهی دوربینهای هیجانانگیزی چون Panasonic GH4، Sony A6000، Sony A7s و Sony A7s II و چندین دوربین دیگر تا حد زیادی بازار دوربینهای عکاسی مناسب فیلمبرداری را از انحصار ۵D Mark III خارج کردند. در چنین شرایطی همه منتظر بودند که با ارائهی ۵D Mark IV، کانن دوباره به روزهای پادشاهی خود در این بازار نوظهور بازگردد؛ اما اتفاق دیگری رقم خورد و مشخصات و امکانات فیلمبرداری دوربین جدید کانن خیلی از مشتاقان فیلمبرداری با دوربینهای DSLR کانن را ناامید و دلسرد کرد.
بدیهی بود که با توجه به گرایش روزافزون به فیلمبرداری با رزولوشن ۴K و خیل دوربینهای جدیدی که اکثر آنها امکان فیلمبرداری ۴K را داشتند، Mark IV هم این امکان را ارائه دهد؛ اما محدودیتهایی که کانن برای ارائهی این رزولوشن در دوربین ۵D Mark IV قرارداده برای بسیاری غیرقابل قبول است! هرچند که این دوربین دارای امکان فیلمبرداری با رزولوشن ۴K DCI (که استاندارد سینمایی بوده و کمی از ۴K UHD عریضتر است) بوده و قادر به فیلمبرداری تا مدتزمان ۳۰ دقیقه است، فیلمبرداری در این رزولوشن تنها در برش ۱٫۶۴x از سنسور تصویر امکان پذیر است. پیامد این امر آن است که فیلمبرداری با زوایای دید خیلی باز با این دوربین بسیار دشوار میشود چراکه هر فاصلهی کانونی به اندازه ۱٫۶۴ برابر بیشتر از میزان تعیینشده بر روی لنز خواهد بود. این مسئله با توجه به اینکه امکان استفاده از لنزهای مانت EF-S کانن (مخصوص دوربینهای سایز APS-C کانن) بر روی دوربینهای فولفریم این شرکت (از جمله ۵D Mark IV) وجود ندارد بیش از پیش آزاردهنده است.
مشکل دیگر فیلمبرداری با رزولوشن ۴K با این دوربین به فرمت یا Codec غیربهینه و قدیمی ضبط فیلم یعنی Motion JPEG مربوط میشود. هرچند که فیلمهای با رزولوشن ۱۰۸۰p را میتوانید با کدک H.264 و فرمت MOV ذخیرهکنید؛ اما در رزولوشن ۴K تنها گزینهی پیش روی شما Motion JPEG است. با استفاده از این کدک، فیلم نهایی در واقع ساختهشده از ۲۴ یا ۳۰ عکس JPEG با رزولوشن ۸٫۸ مگاپیکسل در هر ثانیه است. این روش غیربهینهی ضبط فیلم باعث میشود که حجم نرخ بیت (Bit Rate) در فیلمهای ۴K به رقم بسیار زیاد ۵۰۰Mbps برسد. این یعنی که بر روی یک کارت حافظهی ۶۴ گیکابایتی تنها میتوانید حدود ۱۷ دقیقه فیلم با رزولوشن ۴K ضبط کنید! نکتهی دیگر این است که برای ضبط فیلمهای ۴K باید از سریعترین کارتهای حافظهی Compact Flash موجود، که خیلی هم ارزان نیستند، استفاده کنید. هرچند که دوربین به شما اجازهی ضبط فیلم بر روی حافظهی SD را هم میدهد، اما حتی با سریعترین کارتهای SD موجود هم ممکن است در هنگام ضبط فیلم با خطا و توقف ضبط توسط دوربین مواجه شوید! البته از دل محدودیت فیلمبرداری با فرمت Motion JPEG یک امکان ویژه بدستآمده و آن قابلیت انتخاب و ذخیرهی عکسهای ۸٫۸ مگاپیکسلی از میان فیلمهای ۴K با سرعت ۳۰ فریم بر ثانیه است. این امکان میتواند برای ثبت وقایع خیلی سریع کاربرد خوبی داشته باشد، هرچند که امکان وجود اعوجاج ناشی از Rolling Shutter در عکسها بسیار زیاد است.
نکتهی دیگر در مورد کیفیت فیلمبرداری دوربین Mark IV به اثر Rolling Shutter در فیلمهای ضبطشده آن بازمیگردد. در تستهایی که سایت DPreview انجام داده (تصویر زیر) مشخص شد که این دوربین بخصوص در هنگام فیلمبرداری با کیفیت ۴K میزان اثر Rolling Shutter قابل ملاحظهای دارد که بسیار بیشتر از اثر آن در فیلمهای ضبطشده با دوربین ۱D X Mark II است. اثر Rolling Shutter به اعوجاج و خمیدگی خطوط صاف در تصویر به هنگام حرکت دادن دوربین با سرعت بالا (مانند Pan کردن با سرعت بالا) اطلاق میشود که حاصل خوانش خطی اطلاعات از روی سنسور تصویر CMOS است. این اثر که به طور غیر رسمی آنرا Jello Effect هم مینامند در فیلمهای اکثر دوربینهای دیجیتال که دارای سنسور CMOS میباشند وجود دارد و تنها میزان آن متفاوت است. در تصویر زیر میزان مورّب بودن خطوطی که در واقعیت راست هستند نشانگر میزان اثر Rolling Shutter در فیلمهای ضبطشده با دو دوربین ۵D Mark IV و ۱D X Mark II است.
بجز امکان فیلمبرداری با رزولوشن ۴K که البته همانطور که اشاره کردیم با محدودیتهای فراوانی همراه است، در فیلمبرداری HD دوربین Mark IV هم بهبودهایی صورت گرفته است. در دوربین جدید، حالا میتوانید در رزولوشن ۱۰۸۰p با سرعت ۶۰ فریم بر ثانیه و در رزولوشن ۷۲۰p با سرعت ۱۲۰ فریم بر ثانیه فیلمبرداری کنید که امکان بوجودآوردن فیلمهای Slow motion را تا حدی فراهم کرده است. امکان فیلمبرداری HDR هم میتواند در شرایطی که تضاد نوری در صحنه زیاد است (مانند فیلمبرداری در روزهای آفتابی) تا حدی به بازیابی جزئیات در سایهها و بخصوص نقاط روشن کمک کند. همچنین، امکان خروجی غیرفشردهی تصویر از درگاه HDMI در رزولوشن Full HD، همانند Mark III، در این دوربین نیز وجود دارد.
اما بزرگترین برتری Mark IV در مد فیلمبرداری سیستم فوکوس خودکار فوقالعادهی آن است. همانطور که در قسمت دوم این بررسی اشاره کردیم، سیستم فوکوس خودکار Dual Pixel CMOS AF کانن که در حالت Live View فعال میشود بیشترین تأثیر را برای فوکوس خودکار پیوسته و دنبالکننده در هنگام فیلمبرداری دارد. این سیستم فوکوس خودکار میتواند چهره سوژه را تشخیص داده و با حرکت سوژه به جلو و عقب (در عمق) فوکوس را به نرمی و بسیار نامحسوس و طبیعی تغییر دهد. تغییر فوکوس از یک قسمت قاب به قسمتی دیگر هم به راحتی و با لمس انگشت بر روی نمایشگر LCD لمسی این دوربین امکانپذیر است که باز هم بر خلاف سیستمهای فوکوس خودکار مبتنی بر تشخیص کنتراست (نظیر آنچه در Live View دوربینهای نیکون میبینیم) به نرمی و بدون Focus Hunting (خارجشدن از فوکوس و بازگشت به فوکوس برای پیداکردن سوژه) صورت میپذیرد. شما حتی میتوانید سرعت تغییر فوکوس را هم در یک بازهی ۱ تا ۱۰ تعیین کنید. در واقع باید گفت که در امکانات فیلمبرداری، برگ برندهی Mark IV نه فیلمبرداری با رزولوشن ۴K بلکه بهرهمندی آن از سیستم فوکوس خودکار بسیار خوبی است که در حال حاضر نظیر آن در هیچ دوربین دیگری وجود ندارد!
امکان ویژهی Dual Pixel RAW
کانن در تبلیغاتش برای ۵D Mark IV تأکید ویژهای بر قابلیت Dual Pixel RAW داشت که البته خیلی از منتقدان دوربینهای عکاسی بعد از تستهایی که بر روی این قابلیت انجام دادند به این نتیجه رسیدند که در عمل کارایی خاصی ندارد! کانن مدعی است که با استفاده از این قابلیت میتوانید فوکوس را در عکسهای خامی که به حالت Dual Pixel (و نه عکسهای خام معمولی) گرفتهشدهاند تا حد کمی (Micro adjustment) به عقب یا جلو حرکت دهید. در تئوری، این بدین معنی است که میتوانید فوکوس را در عکسهای پرترهای که کمی جلوتر یا عقبتر از چشمان سوژه است اصلاح کنید. اما تقریباً تمام کسانی که این قابلیت را مورد تست قرار دادهاند، به اتفاق معتقد هستند که میزان جابجایی فوکوس آنقدر کم است که اگر به اشتباه روی بینی یا حتی مژهها فوکوس کرده باشید نمیتوانید با استفاده از این قابلیت فوکوس را بر روی چشمان قراردهید.
نحوهی عملکرد این قابلیت بیارتباط به سیستم فوکوس خودکار Dual Pixel CMOS AF کانن نیست. همانطور که سایق بر این نیز اشاره شد، در این سیستم فوکوس خودکار هر پیکسل به دو بخش راست و چپ تقسیم میشود که نور را تنها از یک طرف لنز (چپ یا راست) دریافت میکند. این بدین معنی است که برای هر شات میتوان دو عکس با زاویهی دید اندکی متفاوت بدستآورد. در حالت معمول این دو عکس یکی شده و در قالب یک فایل خام (یا JPEG) ذخیره می شوند؛ اما با استفاده از این قابلیت، هر دو عکس حفظ می شوند و اینگونه میشود که عکاس میتواند در نرمافزار اختصاصی ویرایش فایلهای خام کانن (Digital Photo Professional) در حد بسیار کمی فوکوس را در اصطلاح Shift کند. البته در این نرمافزار دو قابلیت دیگر هم برای این فایلهای خام در نظر گرفته شده که یکی امکان تغییر بوکه (قسمت محو پشت سوژه) و دیگری امکان کاهش محوشدگی (Ghosting) است که این دو هم آنچنان کارایی ندارند و تغییر بزرگی را در عکس ایجاد نمیکنند.
هرچند که قابلیتهای فایلهای Dual Pixel RAW میتواند تا حدی جالب باشد؛ اما برای تغییر اندکِ یکی از سه قابلیت موجود (تغییر فوکوس، تغییر کیفیت بوکه و کاهش اثر محوشدگی یا Ghosting) برای این فایلها باید هزینهی زیادی بپردازید! اول اینکه حجم فایلهای خام Dual Pixel دو برابر فایلهای خام معمولی این دوربین است و همین مسئله باعث میشود که نهتنها تعداد عکسهای قابل ذخیره بر روی کارت حافظه نصف شود بلکه سرعت عکاسی پیاپی نیز در صورت فعالکردن این قابلیت کاهش یابد. مسئلهی دیگر این است که برای بهرهمندی از امکانات فایلهای خام Dual Pixel باید الزاماً از نرمافزار اختصاصی کانن با نام Digital Photo Professional استفاده کنید که مخصوص ویرایش فایلهای خام دوربینهای کانن است؛ اما به هیچ وجه امکانات لازم برای ویرایش عکس نظیر آنچه در Adobe Camera Raw یا Adobe Lightroom یافت میشود را ندارد و این میتواند قدرت ویرایشهای قابلانجام بر روی عکسهای خامتان را بسیار محدود کند.
بدنه و کنترلها
از لحاظ طراحی، دکمهها و کنترلهای فیزیکی، ۵D Mark IV نسبت به مدل پیشین تغییرات بسیار کمی داشته به طوری که در نگاه اول اگر لوگوی Mark IV را روی بدنهی دوربین نبینید شاید نتوانید به راحتی آنرا از دوربین Mark III تشخیص دهید. از بالا، این دوربین دقیقاً شبیه Mark III است و تنها ترتیب دکمهها تغییر کردهاست. در پشت دوربین هم تغییرات اندک است. نمایشگر ۳٫۲ اینچی دوربین که از نوع LCD است جدیدتر با کیفیتتر شده و به دقت ۱٫۶ میلیون نقطه در اینچ ارتقا یافته است. همچنین، برای اولین بار در سری دوربینهای ۵D از نمایشگر لمسی استفاده شده که هم در هنگام عکاسی و هم مرور عکسهای گرفتهشده (Playback) قابل استفاده است. تغییر دیگر، اضافهشدن یک دکمهی کوچک در زیر جویاستیک انتخاب نقاط فوکوس است که به صورت پیشفرض با استفاده از آن میتوانید مدهای نواحی نقاط فوکوس را تغییر دهید. البته میتوانید برای این دکمه عملکردهای دیگری از جمله تغییر جبران نوردهی را نیز تعریف کنید.
برای بهبود مقاومت دوربین در مقابل نفوذ گردوغبار و آب در ۵D Mark IV تعداد درپوشهای لاستیکی افزایش یافته است و همچنین مهر و موم بهتری برای مانت لنز بر روی بدنه، دکمهی شاتر و درب باتری درنظر گرفته شده است. جای قرارگیری جک هدفون و میکروفون اکسترنال هم به قسمت پایینتر سمت چپ دوربین منتقل شده تا در صورت استفاده از میکروفون و هدفون اکسترنال سیمهای آنها با سیمهای دیگر متصل به دوربین تداخل کمتری داشتهباشد. درگاه ریموت شاتر هم به جلوی دوربین منتقل شده است. در نهایت، ۵D Mark IV در حدود ۷۵ گرم از Mark III سبکتر است که برای کاربران قدیمی Mark III این کاهش وزن در Mark IV ملموس است.
امکانات ارتباطی
کانن تجربهی استفاده از WiFi داخلی در دوربینهای اخیرش را به ۵D Mark IV هم منتقلکرده و این دوربین علاوه بر وایفای داخلی دارای NFC و GPS نیز میباشد که امکانات ارتباطی بیسیم کاملی را برای Mark IV رقم زده است. با استفاده از اپلیکیشن Canon Connect بر روی تلفنهای هوشمند اندرویدی و iOS و از طریق ارتباط بیسیم WiFi میتوانید دوربین را کنترل کنید. امکانات این اپلیکیشن خیلی کامل نیست اما بر خلاف اپلیکیشنی که نیکون برای اسمارتفونها توسعه داده است، در Canon Connect امکان تغییر پارامترهای نوردهی (سرعت شاتر، دیافراگم و ISO) وجود دارد. نمایش و انتقال عکسهای دوربین به تلفن هوشمند هم از دیگر امکانات این اپلیکیشن است. البته میتوانید به طور مستقیم هم عکسها را از طریق ارتباط وایفای به کامپیوتر یا به دستگاههای دارای DLNA یا پرینتر منتقل کنید. وجود امکان ارتباط بیسیم داخلی در این دوربین با توجه به ثابت بودن نمایشگر آن میتواند در عکاسی از زوایای محدود و دشوار (بسیار بالا یا بسیار پایین) به عکاس در قاببندی تصویر کمک شایانی کند. همچنین، اپلیکیشن کانن به نوعی میتواند کار یک ریموت شاتر را نیز ایفاکند و شما را از خرید ریموت جداگانه بینیاز کند.
نتیجهگیری
حالا بعد از بررسی امکانات و مشخصات دوربین جدید ۵D Mark IV بهتر میتوانیم عنوان «هیجانانگیز/ناامیدکننده» که برای نقد و بررسی این دوربین انتخابکردهایم را توضیح دهیم. قسمت هیجانانگیز این عنوان بیشتر در مورد کاربران متعصب و وفادار کانن معنا پیدا میکند که هر چند سال یکبار دوربین قدیمیشان را با یکی از دوربینهای جدید ساخت این کمپانی عوض میکنند و سراغ برندهای دیگر نمیروند. برای این افراد، مخصوصاً کسانی که در حال حاضر از دوربین ۵D Mark III استفاده میکنند، ۵D Mark IV تحقق آرزوهای ۴ سالهشان است! ارتقای ۸ مگاپیکسلی رزولوشن سنسور تصویر به همراه افزایش چشمگیر داینامیک رنج و سیستم فوکوس خودکار بسیار خوب کافی است تا آنها از دوربین جدید کانن هیجانزده شوند.
اما آنهایی که انتظار داشتند کانن با Mark IV تمام عقبماندگیهایش از دوربینهای[mom_row][/mom_row] سونی و نیکون را جبران کند تا حد زیادی ناامید شدند. دوربین جدید کانن در اصل در مورد خاصی نتوانست از رقیبانش پیشی بگیرد. ارتقای رزولوشن سنسور تصویر بسیار خوب بود اما همچنان از رقیبان (D810 و A7r II) کمتر است. البته از آنجایی که کانن دوربین دیگری با نام ۵DS R دارد که در حال حاضر غول مگاپیکسلی DSLRهای فولفریم محسوب میشود، شاید بتوان از کسری مگاپیکسل Mark IV در مقابل رقیبانش چشمپوشیکرد. افزایش دامنهی دینامیک و بهبود عملکرد دوربین از لحاظ نویز کمتر در ISOهای بالا هم از جمله موارد مثبت این دوربین است؛ اما با این حال همانطور که اشاره کردیم از این لحاظ هم نمیتوان Mark IV را با بهترین دانست. مشخصات فیلمبرداری این دوربین هم اصلاً به مذاق عاشقان فیلمبرداری با دوربینهای DSLR (بخصوص سری ۵D) خوش نیامد. فیلمبرداری ۴K با کراپ ۱٫۶۴، کدک ضبط غیر بهینه Motion JPEG و اثر Rolling Shutter نامطلوب همگی باعث شد تا خیلیها نتوانند بر روی این دوربین به عنوان دوربین اصلی برای فیلمبرداری حساب کنند. اما یک نقطهی درخشان در این دوربین است که هیچکس نمیتواند آن را انکارکند و آن امکان فوکوس خودکار فوقالعاده در هنگام فیلمبرداری و عکاسی در حالت Live View است. این شاید تنها موردی باشد که کانن (و البته دوربین ۵D Mark IV) در آن از تمام رقیبانش جلوتر است!
بنابراین، اینکه این دوربین هیجانانگیز یا ناامیدکننده باشد وابستگی مستقیمی به فردی دارد که قرار است آنرا بخرد و از آن استفادهکند. از نظر بعضیها پیشرفتهای Mark IV خوب و قابلملاحظه بوده و نقاط ضعف آن قابل چشمپوشی است؛ برای دیگران، بهترین نبودن و ضعفهای این دوربین در فیلمبرداری به معنی پایان راه پرافتخار ۵Dها به عنوان نخستین یار وفادار فیلمسازان مستقل است.
نویسنده :
مطالب مرتبط
.
جدیدترین مطالب منتشرشده در پیک فیلم